نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب
سرگرمي يك ........ ترفند.امنيت.سيستم.بهترينها.موبايل.رايانه.ترفند.
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Design by : NazTarin
5555555
|
موضوع انشا : روز 13 امسال را چگونه در کردید ؟
امسال سال نو خیلی مبارک بود زیرا در امسال پدرم ما را به شمـــال برده است !
اين بهترين مسافرتی است که پدرم ما را آورده است چـــون قبل از اين هيـــچوقت ما را به مسافرت نبرده بود !
در راه شمال به ما خيـــلی خوش گذشــــــت ! ما در راه خيلی چپ کرديم ! پدرم ميگفت من میپيچم ولی نمیدانم چرا جــاده نمیپيچه!
خواهرم یک بار دستش را از پنجره ماشین بیرون آورد تا پوست تخمـه اش را بریزد و یک ترانزیت از کنار ماشین ما رد شد و دست خواهرم از بازو کنده شـــــــــد و ما خیلی خندیدیم !
ما برای ناهار به اکبر جوجه رفتیم ! البته من خود اکـــــــــبر آقا را ندیدم ولـــــــــــی پدرم که او را دیده است میگوید خیلی جوجه اسـت !
در جاده خیلی برف آمده بود و ما برف بازی کردیم !
مـــــن با گوله برف به پس کــــله پدرم زدم و او عصبانی شد و دست من را لای در ماشین گذاشـت و در ماشین را محکم بست !
ما به متل قو رفتیم و سر یک میز نشستیم و پدرم قیلـون و چایی ســـفارش داد .
پدرم خیلی قشنگ قیلون میکشد . پدرم حتی در متل قـو هم از رژیمش دست بر نمیدارد و درِ گوشی به همان پسره که قیلون آورد چیزی مـیگوید و یــــــک پارچ آب سفارش میدهد ! پدرم عادت دارد نوشابه را با آب قاطی میکند !
کنار ما چند تا جوان نشسته اند و آواز میخوانند :
میخوام برم زن بگیرم ! پولامو بدم ... بگیرم ! گوجه بدم رب بگیرم و …
پدرم با این شعر خیلی حال میکند ولی مادرم عصبانی میـشود و با پارچ آب پدرم به صورت من میکوبد !
ما ۱۳ را در همانجا در کردیم البته پـدرم خیلی بیشتر از ما در کرد ولی به هر حال به ما خیلی خوش گذشت و من خیلی کتک خوردم … نظرات شما عزیزان: ادامه مطلب نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 12 آبان 1390برچسب:انشاع,انشا,انشا نوشتن,انشا اماده,سرگرمي,شمال رفتن,روز 13,روز سينزده,انشا نوشتن من,موضوع,موضوع در بارهي,انشايي در باره 13,عيد ,عيد نوروز,, توسط فروش لایسنس♥☻☺
|
|